حــرف هـای در گــوشی

چند روز پیش خبری در دنیای مجازی پیچید با این موضوع که اهالی یک مدرسه در شهر میبد یزد درخواست اخراج 12 نفر از افراد افغان را از مدرسه داشتند . در حال حاضر قصد نداریم این موضوع رو به نقد بکشیم اما متنی به دست من رسید که برای خودم هم جالب بود حقایقی رو با نگاه جالب به ما گوش زد میکنه . پیشنهاد می‌کنم این ایمیل رو از دست ندید . پیشا پیش از وجود بعضی کلمات پوزش میخوام اما دوست نداشتم در کلمات دست ببرم تا امانت دار خوبی باشم.

این ما که پس از دیدن اینجور اقدامات باید از خجالت کله‌مون رو فرو کنیم تو سوراخ صدامونم درنیاد !. با ادعای فرهنگ 2500 ساله‌ تنها کار مفیدمون شده نقل قول جعل کردن از کوروش! تا بعد از الکی باد کردن خودمون، دستای خالیمون رو با هر چی شد پر کنیم، ولو سامانه‌ی باقر.

مثل این صفحه‌های تخیلی که حکایت‌های من در آوردی میذارن تا غرور کاذب درست کنن:
"کوروش کبیر در یکی از سفرهایش بود که ناگهان آیفون فایوش زنگ خورد...برداشت...وزیرش بود...دستور داد تا تمام بردگان جهان را قی‌الفور آزاد کنند...
این است ذکاوت و شرافتِ پدر ایران زمین که سالها پیش‌تر از شرکت مایکروسافت به تکنولوژی Wi-Fi دست پیدا کرد و آزادی را برای بشریت به ارمغان آورد..."
آخرای متناشونم اخیراً دیگه نمیگن "بکوب لایکووووووووو"، بلکه آدم رو میذارن تو منگنه تا از رودربایستی یه بیلاخ آبی حواله‌شون کنه. برای همین مینویسن:
"نمیگم لایک کن...محاله ایرانی باشی و لایک نکنی..."

بعد همزمان که این خزعبلات صد من یه غاز رو به اشتراک میذارن، هیچ قومی نیست که شامل نژاد پرستیشون نشه. از عرب تا افغان. اما عیب نداره...به جاش منشور حقوق بشر داریم خووووووووووووو!