پسر:واییی،چه دختر خوشگلی.اسمتون چیه؟
دختر:مدرسان شریف
پسر:چی؟
دختر:مدرسان شریف
پسر:واییییی کجایی هستی؟
دختر:مدرسان شریف
پسر:(در حال کوبیدن سر خود به دیوار)شماره ات چنده؟
دختر:بیست و نه دو تا شیش.
.
.
.
به کافه چی گفتم:همان همیشگی.
نگاه سنگینش را به من انداخت و گفت:
زر نزن بابا اینجا تازه یه هفته است افتتاح شده!
.
.
.
بچه:چرا عروس تو روز عروسیش لباس سفید می پوشه؟
مادر:چون بهترین خاطره ی زندگیشه.
بچه:پس چرا داماد لباس مشکی می پوشه؟
مادر:خفه شو برو تو اتاقت. :